سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید ابراهیم یوسفی (کارگر)

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان



به تازگی جایی را برای یاد کردن از عموی شهیدم؛


شهید ابراهیم یوسفی (کارگر) و دیگر شهدای این سرزمین راه اندازی کرده ام.


به آدرس:


www.ebrahim-yousefi.ir


لطفا؛با نظرات خود مرا یاری کنید.

التماس دعا


نماز به نمازگزار چه می گوید؟

رسول خدا(ص) می فرماید: زمانی که نمازگزار رکوع و سجود نمازش را کامل به جا آورد و قسمتهای نماز را که کامل کرد (این نماز) به آسمان صعود می کند، در حالی که نور از او تلألؤ می کند و ابواب آسمان برای او گشوده می شود و (خطاب به او) می گوید:

 
مرا محافظت کردی، خدایت محافظت کند و ملائکه گویند: درود بر صاحب این نماز.
 
زمانی که قسمتهای نماز کامل گزارده نشود می گوید:
 
ضایع کردی مرا، خدا تو را ضایع کند، در این حال نماز را به چهره این نمازگزار می زنند.
 

نرم افزار ویژه ماه مبارک رمضان + لینک دانلود

وبگردی 20:30،به مناسبت فرارسیدن به ماه خیر و برکت ماه مبارک رمضان ،نرم افزار نعمت و احسان را برای شما کاربران عزیز آماده کرده ایم . این نرم افزار شامل انواع ادعیه و اعمال مربوط به ماه مبارک رمضان می باشد که شامل : ادعیه ها ، اذان ، دعاهای مخصوص ماه مبارک ، اعمال مربوط به این ماه عزیز و … می باشد . بخشی از ادعیه ها عبارتند از : دعای کمیل ، دعای عهد ، دعای مجیر ، دعای فرج ، دعای بعد از نماز ، دعای افتتاح ، دعای جوشن صغیر ، دعای خمسه عشر ، مناجات امیرالمومنین ، دعای سمات ، دعای ندبه ، دعای صباح ، دعای سحر ، دعای ثمالی ، دعای ابوحمزه توسل ، دعای وداع ماه رمضان .

ریشه مصافحه بعد از نماز در چیست؟

امام باقر علیه السلام : «از جهت حمد و
ذکر، خدا با چیزی بهتر از تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام عبادت نشده
است. اگر عملی بهتر از آن بود، پیامبر خدا آن را به زهرا علیها السلام عطا
می‌کرد.»

به گزارش فرهنگ نیوز، نماز جماعت از
جمله اعمالیست که در قرآن و روایات معصومین به آن سفارش شده است. مانند آیه
43 سوره بقره:  وَ‌أَقِیمُوا الصَّلَوةَ وَ‌ءَاتُوا الزَّکَوةَ
وَ‌ارْکَعُوا مَعَ الرَّ‌کِعِینَ ( و نماز را به پای دارید و زکات را بدهید
و با رکوع کنندگان رکوع کنید) که با کمی تامل در این آیه می توان دریافت،
امر به رکوع کردن با دیگران دلیلی بر به جماعت خواندن نماز است. در ابتدای
آیه نیز خداوند به جای " خواندن " نماز، از " به پا داشتن" استفاده کرده
است که از این نکته می توان دریافت، علاوه بر وظیفه نماز خواندن، برپایی آن
در جامعه و بین افراد نیز سفارش شده است. از طرفی برپایی نماز، علاوه بر
خواندن اذکار، مفهوم برپایی ارکان مهم آن نیز بوده است که مهمترین آن توجه و
حضور قلبی در پیشگاه خداوند است. نتیجه ی این گونه برپایی، تاثیر مثبت در
روح و جان آدمی است.
 
 در بین روایات نیز موارد بسیاری دیده
می شود که در موضوع ثواب آن می توان به این روایت اشاره کرد: اگر یک نفر به
امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آنان، ثواب صد و پنجاه نماز دارد و
اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتی ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند،
ثواب نمازشان بیشتر می‌شود تا به ده نفر برسند وقتی عدّه آنان از ده نفر
گذشت، اگر تمام آسمان‌ها کاغذ و دریاها مرکب و درخت‌ها قلم و جن و انس و
فرشتگان نویسنده شوند، نمی‌توانند ثواب یک رکعت را بنویسند.( محمد باقر
مجلسی، بحارالانوار، ج85، ص14; توضیح المسائل مراجع، ج1، ص795، مسئله
1399).
 
برای تعقیبات نماز، در مفاتیج الجنان،
دعاهایی ذکر شده است اما با سیری در احادیث و روایات موجود، مواردی چون
سجده شکر، تسبیحات حضرت زهرا(س)، قرائت آیه 56 سوره احزاب (إِنَّ اللَّهَ
وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ
آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا) و سه صلوات و ... از
بقیه موارد، بیشتر سفارش شده اند. حاج حسنعلی نخودکی نیز در سفارشی به امام
خمینی (ره) که آن را بهتر از کیمیا خواندند، تلاوت آیت الکرسی، تسبیحات
حضرت زهرا(س)، سوره توحید، صلوات و ... را توصیه کرده اند. با تمام این
تفاسیر باز هم در مساجد و نمازخانه ها و اماکنی که نماز جماعت برپا می شود،
بسیاری از افراد، به محض تمام شدن نماز شروع به مصافحه ( دست دادن ) با
نمازگزاران اطرافشان می کنند. با توجه به روایات و احادیث، اولویت با اعمال
و اذکاریست که ذکر شد. عده ای این مصافحه و تکبیرها و شعارهای سیاسی
بلافاصله بعد از نماز را بدعت خوانده اند اما تمامی مراجع، بدعت بودن آن را
رد کرده اند و اذکاری چون تسبیحات حضرت زهرا (س) را برای ابتدای فراغت از
نماز سفارش کرده اند. هرچند که از مصافحه به عنوان یک امر پسندیده و مستحب
بین مومنین در تمام اوقات یاد شده است و شعارهای انقلابی اسلامی را مطلوب
اما خارج از عبادت دانسته اند. امام مهم اینجاست که اعمال بعد از نماز،
اهمیت های متفاوتی دارند تا جایی که برخی از آنها را بهتر است قبل از به هم
خوردن حالت نماز انجام داد.
 
از امام باقر علیه السلام روایت شده
است: «از جهت حمد و ذکر، خدا با چیزی بهتر از تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها
السلام عبادت نشده است. اگر عملی بهتر از آن بود، پیامبر خدا آن را به زهرا
علیها السلام عطا می‌کرد.»
 
سوال اینجاست که چرا با وجود دلایل و
احادیث مختلف برای اثبات اولویت داشتن اعمال دیگر بر مصافحه، با وجود تذکر و
امر به معروف کردن، باز هم متقاعد نمی شوند و بر رفتار خود اصرار دارند؟
 
احادیث دیگری در زمینه اهمیت تسبیحات حضرت زهرا (س) به شرح ذیل نقل شده است:
 
 از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
 
«مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ فِی دُبُرِ
الْفَرِیضَةِ تَسْبِیحَ فاطِمَةَ الْمِائَةَ مَرَّةً وَاَتْبَعَها بِلا
اِلهَ اِلَّا اللَّهُ مَرَّةً غُفِرَ لَهُ؛
 
هر کس پس از نماز واجب، با تسبیح فاطمه
علیهاالسلام صد بار به تسبیح خدا بپردازد، و به دنبال آن یک بار «لا اِلهَ
اِلَّا اللَّه» بگوید، آمرزیده می‌شود.»
 
در حدیث دیگری از آن حضرت روایت شده است:
 
«تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام فِی
کلِّ یوْمٍ فِی دُبُرِ کلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَی اللَّهِ مِنْ صَلاةِ
اَلْفِ رَکعَةٍ فِی کلِّ یوْمٍ؛
 
تسبیح فاطمه زهرا هر روز بعد از هر نماز، از هزار رکعت نماز در هر روز، نزد خدا محبوب‌تر است.»
 
همچنین ایشان می فرمایند: «مَنْ سَبَّحَ
تَسْبِیحَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ علیها السلام فِی دُبُرِ الْفَرِیضَةِ
قَبْلَ اَنْ یثْنِیَ رِجْلَیهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ؛  
 
هر کس بعد از نماز واجب، پیش از آنکه
پاهای خود را جفت کند (قبل از به هم خوردن حالت جلوس تشهد و سلام)، تسبیح
فاطمه زهراعلیهاالسلام بگوید، خداوند او را می آمرزد.»
 
از این احادیث معلوم می شود که گفتن
تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام ارزش فوق العاده ای دارد و بهترین زمان
گفتن آن، بعد از نماز واجب، بدون فاصله و پیش از به هم خوردن حالت نماز می
باشد.

اگر علی نبود...

 

راستی هیچ وقت به فکر نشسته و به این مهم اندیشیده‌اید، که اگر علی نبود چه می‌شد؟ این همه تأکیدی که حضرت محمد صلی ألله علیه و أله و سلم به امامت او فرموده برای چیست؟ و حدود یک هزار و چهارصد سال اختلاف و دعوا بین این امت چرا؟ شاید اگر کمی به این س?الها و دهها و صدها س?ال دیگر در این زمینه که در ذهن انسان نقش می‌بندد اعتنا کرده و در فکر فرو می‌رفتیم، حقیقت را آنگونه که هست می ‌یافتیم و به جای این همه دست و پا زدن در تاریکی و ورود به کوچه ‌های بن بست و کج راهه ‌ها، در وادی نور قدم نهاده، ره صد ساله را یک شبه طی می کردیم!



شاید جواب این سوالات را به زیبایی در این حدیث بتوان یافت که آمده است:

«لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما»

« ای رسول ما، اگر تو نبودی هیچ چیز را نمی‌‌آفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود ، نه تو را و نه علی را نمی‌آفریدم...». (مستدرک سفینة البحار، 3/334)

باید گفت: خلقت این عالم و آنچه در آن است برای رشد است و بر اساس حکمت. اگر رشد و کمال را از عالم بگیرند، حکمت خلقت زیر س?ال می‌ رود، و اگر رسیدن به کمال را حکمت آفرینش موجودات بدانیم، برای رسیدن به این کمال نیاز به راهنمایانی است که ما را بسوی آن هدایت کنند، چگونه می‌شود خداوند یکصد و بیست و سه هزار و نهصد و نود و نه پیامبر را برای هدایت بشر مبعوث کند و آخرین آن ها که مکمل رسالت همه آنها و معلم و آخرین است را خلق نکرده و مبعوث نگرداند؟ در این صورت چه حکمتی برای خلقت بشر که نه، خلقت تمام موجودات و بعثت انبیاء وجود دارد؟ پس اگر بنا بر عدم آفرینش عقل کل عالم، خاتم الانبیاء اعظم و اشرف رسل می‌بود، آمدن دیگر پیامبران و خلقت عالم بیهوده و عبث می‌شد! پس اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم نبود خلقتی در کار نبود چون حکمتی برای خلقت نبود. اما اگر علی نبود خداوند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را نمی‌ آفرید. چرا؟!!!

خداوند متعال اشرف کائنات خود را برای رساندن بندگانش به بالاترین درجه هدایت مبعوث فرمود و اکمال و اتمام این نعمت بزرگ الهی را در تحقق ولایت قرار داد و ولایت را به وجود علی علیه السلام محقق فرمود، پس اگر علی علیه السلام نبود، آمدن پیامبر با حکمت خداوند سازگاری نداشت

این مسلم است که پیامبر اشرف خلائق است و وجودی لاهوتی است و او را با زمین و زمینیان و دنیا و دنیائیان کاری نیست، پس اگر بنابراین بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این دنیا مبعوث به رسالت شوند و دین او که تمام کننده ادیان الهی است و نیز دین ابدی برای همه خلق است نابالغ و ناتمام بماند، آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نیز با حکت تامه الهی سازگار نبود. خداوند متعال اشرف کائنات خود را برای رساندن بندگانش به بالاترین درجه هدایت مبعوث فرمود و اکمال و اتمام این نعمت بزرگ الهی را در تحقق ولایت قرار داد و ولایت را به وجود علی علیه السلام محقق فرمود، پس اگر علی علیه السلام نبود، آمدن پیامبر با حکمت خداوند سازگاری نداشت. زیرا علی علیه السلام بقاء دین رسول خدا صلی اله علیه و آله و سلم را تضمین می‌کند.

اگر علی نبود هیچ چیز نبود زیرا رسالت ناتمام و دین ناقص می‌ماند و خلقت انسان با حکمت الهی سازگار نبود، و اگر انسان آفریده نمی‌شد نیازی به خلقت دیگر موجودات که همه، ابزارهای رشد خلیفة الله ( انسان) هستند نمی‌بود

ابن ابی الحدید معتزلی می‌گوید: اگر ابوطالب و فرزندش نبودند هرگز دین شکل نمی ‌گرفت و پایدار نمی ‌ماند. کمکهای ابوطالب در مکه دین را قوام بخشید و علی علیه السلام در مدینه باعث تقویت و بقاء دین خدا شد.

علی علیه السلام علت مبقیه دین خدا و رسالت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است و اگر نبود، این بقاء حاصل نمی‌شد و با عدم خلقت و حکمت بعثت مختل می‌گشت، پس با صدای رسا باید گفت: اگر علی نبود پرستش خداوند، توحید، اسلام ، رسالت نبوی رشد، لقاء، امید، سعادت و.....نبود و اگر این ها نبود حکمتی برای آفرینش نبود.

پس اگر علی نبود هیچ چیز نبود زیرا رسالت ناتمام و دین ناقص می‌ماند و خلقت انسان با حکمت الهی سازگار نبود، و اگر انسان آفریده نمی‌شد نیازی به خلقت دیگر موجودات که همه، ابزارهای رشد خلیفة الله ( انسان) هستند نمی‌بود.

چه رسا و گویا امام صادق علیه السلام می‌فرماید: خدای تبارک و تعالی فرمود: ای محمد! به درستی که من خلق کردم تو و علی را با بدن نورانی روحانی - بدون بدن جسمانی - قبل از آن که آسمان و زمین را خلق کنم و یا عرش و دریا را بیافرینم. پس شما همواره لااله الاالله می‌گفتید و مرا تمجید می‌نمودید. سپس روح شما را در یک جا جمع نمودم و آن را یک روح قرار دادم. آن روح واحد هم دائم در حال گفتن سبحان الله و لا اله الاالله بود و مرا تقدیس می‌نمود. پس آن روح را دو قسمت کردم و بعد هر قسمت را هم دو قسمت نمودم شد چهار قسمت، یکی روح محمد صلی الله علیه و آله و سلم، یکی روح علی علیه السلام و آن دو روح دیگر حسن و حسین علیهماالسلام.

منابع:

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید.

اگر علی نبود، محمد جعفر تجلی.

امام علی علیه السلام در احادیث قدسی، رضا نجفی.

و تبیان